۱۳۸۹ آبان ۱۶, یکشنبه

کمبود میل جنسی

برای ارائه تعریف اصولی از کمبود میل جنسی، می بایست به عوامل و جنبه های گوناگونی از جمله شخصیت، انگیزه، انتظارات و بالاخره مختصات و نحوه تکوین تجرب جنسی توجه کرد.
آنچه برای یک فرد به عنوان ناتوانی ناشی از بی میلی تعریف می شود ممکن است زندگی طبیعی جنسی دیگری باشد.
اصولا فعالیت جنسی در انسان قبل از این که تنها یک واقعه فیزیکی و مادی باشد هویت خاصی داشته و در ارتباط با خصوصیات فردی هر شخصی قرار می گیرد. چه کسی می تواند ناهی تاثیر به سزایی که مذهب، اعتقادات قومی- اقلیمی و تاریخی بر میل جنسی و کسب رضایت ناشی از آن دارد، باشد. قلمداد کردن رفتار خاص فردی که فی المثل به دلیل تحریمات ناشی از اعتقادات مذهبی بهانجام فعالیت جنسی میل و رغبتی نشان نمی دهد، به «ناتوانی» امری ساده اندیشانه و گمراه کننده است.
در کند و کاش های روحی بیماران مبتلا به «ناتوانی ناشی از کمبود میل جنسی» گاه علت مشخصی را نمی توان یافت؛ گو این که خصومت های ناشی از عدم تفاهم ین زوجین یا مسائل حاشیه ای در زندگی مشترک علت ماجرا هستند.
اصولا برای حضور وجود میل مطلوب جنسی، عوامل گوناگونی می بایست نقش آفرینی کنند. اهم این عوامل شامل انگیزه های زیستی، علو شخصیت، تجارب مثبت، وجود زمینه های مهیا و بالاخره ارتباط تفاهم غیرجنسی در زندگی مشترک هستند. اختلال در هر یک از این عوامل، طبیعی است که سبب ساز زوال یا نقصان میل جنسی خواهد شد

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر