۱۳۸۹ آذر ۱۹, جمعه

غریزه جنسی چیست؟


هدف رابطه جنسی فقط عبارت از ادامه تولید نسل و یا فقط اقناع هوس و ارزوی جسم نیست. زیرا این کار را بدون وجود عشق نیز می توان انجام داد.
نویسندگانی وجود دارند که می گویند همه اسرار صحت و سعادت در توافق جنسی زن و مرد است. زیرا عشق و توافق جنسی، در عین حال به صداقت، رفاقت و شفقت نیز احتیاج دارد و اگر عدم توافق و هماهنگی جسمی بین زن و شوهر وجود داشته باشد و رابطه جنسی، آنطوری که شایسته است انجام نگیرد، همین عناصر دیگر در میان زن و شوهر نمی توانند به صورت کاملی به وجود بیاید. زن و شوهری که توافق جنسی در میانشان وجود داشته باشد حتی اگر دارای عقاید و نظریات مخالف نیز باشند می توانند بدون اینکه در معرض تهدید خطر جدائی قرار بگیرند و بدون مرافعه و اختلافی بینشان به وجود بیاید، با هم زندگی کنند، اما در محیطی که عشق و توافق جنسی وجود نداشته باشد، کوچکترین اختلاف فکری، کار را بجای باریک می کشاند.
خوشبخت ترین و مفید ترین انسانهای روی زمین کسانی هستند که از لحاظ ذهنی، فکری، اخلاقی، جسمی و عضوی موازنه ای در کار ایشان وجود داشته باشد.
انسان اگر نیروی یدکی نداشته باشد خیلی زود ممکن است دچار عدم موفقیت و ناتوانی شود. چه بسا نویسندگانی که دومین اثرشان بسیار بد و بی ارزش بوده است. زیرا هنگام نوشتن نخستین کتابشان تمام نیروی خود را صرف آن کرده اند و نخستین اثرشان محصول تمام تجارب زندگی آنان می باشد.
و مانند کوزه های تمام اندوخته دانش تجربه زندگیشان را توی آن ریخته اند. وقتی که اثرشان کسب موفقیت می کند این کوزه را چشمه این می شمارند و برای بیرون دادن دومین اثر مغز خود را زیر و رو می کنند اما بجز آشغال چیزی توی آن پیدا نمی کنند.
زندگانی جنسی نیز چنین است با این تفاوت که نیروی جنسی یدکی را با پرهیز جنسی نمی توان ذخیره کرد. بلکه باید از افراطها و عدم توازنهای خسته کننده و نیرو بر باددهنده خودداری نمود.
هدف رابطه جنسی فقط عبارت از ادامه تولید نسل و یا فقط اقناع هوس و ارزوی جسم نیست. زیرا این کار را بدون وجود عشق نیز می توان انجام داد.
نویسندگانی وجود دارند که می گویند همه اسرار صحت و سعادت در توافق جنسی زن و مرد است. زیرا عشق و توافق جنسی، در عین حال به صداقت، رفاقت و شفقت نیز احتیاج دارد و اگر عدم توافق و هماهنگی جسمی بین زن و شوهر وجود داشته باشد و رابطه جنسی، آنطوری که شایسته است انجام نگیرد، همین عناصر دیگر در میان زن و شوهر نمی توانند به صورت کاملی به وجود بیاید. زن و شوهری که توافق جنسی در میانشان وجود داشته باشد حتی اگر دارای عقاید و نظریات مخالف نیز باشند می توانند بدون اینکه در معرض تهدید خطر جدائی قرار بگیرند و بدون مرافعه و اختلافی بینشان به وجود بیاید، با هم زندگی کنند، اما در محیطی که عشق و توافق جنسی وجود نداشته باشد، کوچکترین اختلاف فکری، کار را بجای باریک می کشاند.
خوشبخت ترین و مفید ترین انسانهای روی زمین کسانی هستند که از لحاظ ذهنی، فکری، اخلاقی، جسمی و عضوی موازنه ای در کار ایشان وجود داشته باشد.
انسان اگر نیروی یدکی نداشته باشد خیلی زود ممکن است دچار عدم موفقیت و ناتوانی شود. چه بسا نویسندگانی که دومین اثرشان بسیار بد و بی ارزش بوده است. زیرا هنگام نوشتن نخستین کتابشان تمام نیروی خود را صرف آن کرده اند و نخستین اثرشان محصول تمام تجارب زندگی آنان می باشد.
و مانند کوزه های تمام اندوخته دانش تجربه زندگیشان را توی آن ریخته اند. وقتی که اثرشان کسب موفقیت می کند این کوزه را چشمه این می شمارند و برای بیرون دادن دومین اثر مغز خود را زیر و رو می کنند اما بجز آشغال چیزی توی آن پیدا نمی کنند.
زندگانی جنسی نیز چنین است با این تفاوت که نیروی جنسی یدکی را با پرهیز جنسی نمی توان ذخیره کرد. بلکه باید از افراطها و عدم توازنهای خسته کننده و نیرو بر باددهنده خودداری نمود.
کلیه هیجاناتی را که هدف طبیعی آنها تولید نسل است غریزه جنسی می نامیم.
مثلا هیجانی که سبب تظاهر خودنمائی آدمی شود برای تولید مثل نیست ولی چون نتیجتا به تحریک غریزه جنسی و تولید مثل منتهی می شود باید جنسی نامید و به همین طریق بوسیدن و تحریک کردن اعضای تناسلی از این دسته غرائز هستند.
تحریفات مختلف مثل لواط یا بخود ور رفتن و جزئی از خود و اگریبیستون هیچ کدام به تولید مثل منتهی نمی شود در حالی که بی دلیل آنها را تمایلات غریزه جنسی نام نهاده اند. دلیل نام گذاری چیست؟
دلیل این نام گذاری این است که هیجاناتشان از راه تحریک دستگاه تناسلی و خودنمائی و سایر حالات آن به تولید نسل می شود.
نام تحریف فقط بدین دلیل به آنها داده اند که آنها از هدف خود دور شده و به اشیاء غیر عادی دلبستگی یافته اند و در حقیقت آنها را تحریفات جنسی نیز نامیده اند.
غریزه جنسی ممکن است از نقطه نظر ارتباط با منظورهای خاص خود و یا به صورت یک هیجان نگریسته شود. بتدریج که رو به رشد می رود از مراحل مختلف می گذرد و در دورانهای مختلف زندگی به مقاصد مختلف بستگی پیدا می کند.
در دوران کودکی عشق فقط متوجه وجود خود آدمی مثل کامجوئی از خود است و گاهی نیز مدتها بدان صورت باقی می ماند. عادت به جلق و سایر طرق کامجوئی از وجود خود که آنرا می توان مقاربت با خود نیز نامید در حقیقت مثل اینست که آدمی با خودش عشق می ورزد و بدین دلیل است که از نظر روانی و اخلاقی زیان آور است.
کامجوئی از همجنسان خود به حال طبیعی، یعنی عشق اختصاصی جوشش با همسنان خود مخصوص دوران 13-14 سالگی است و عادی شمرده می شود بشرطی که تنها منحصر به شخص و یا دسته مخصوصی نباشد و کامجوئی از جنس مخالف و یا عشق ورزیدن با او مخصوص دوران بعدی یعنی دوران بلوغ کامل است و تک همسری مخصوص زندگی بزرگسالان است. هر یک از دورانهای اولیه ممکن است مدتها بجا بماند و مداومت داشته باشد تا آنجا که غریزه جنسی معمولی زندگی را حذف کند و آنرا به سوی تحریف بکشاند.
برای تصعید غریزه جنسی لازمست تمام دوران های مختلف رشد آنرا در نظر گرفت. مثلا کامجوئی از خود امکان دارد از دوران کودکی به صورت میل عادی و سالمی دوام یابد و کودک بخواهد خود را دوست داشتنی و مورد توجه سایرین نشان دهد، کامجوئی از نوع مخصوص دوران اول بلوغ است و امکان دارد بطریق عادی تصعید شود و به همکاری صادقانه با هم جنسان خود منتهی گردد. تمایل به کامجوئی گوناگون در دوران بلوغ کامل، امکان دارد به جوانمردی نسبت به جنس مخالف منتهی شود، تمایل به تک همسری ممکن است به داقت کامل و عشق حقیقی برای یک هدف عالی منجر شود.
روی هم رفته اگر غریزه جنسی را نه تنها از نظر منظور اصلی بلکه از نظر هیجاناتش بنگریم خواهیم دید که عده زیادی از هیجانات بدان منتهی می شود.
مثلا خودنمائی و اشتیاق شدید جلب توجه دیگران، خودخواهی که مخصوص مردان ریاست طلب است، عشوه گری و حس اطاعت که تقریبا مخصوص زنان است، هیجانات اولیه که برای داشتن فرزند به وجود می آید و به غرائز تناسلی بستگی دارد، غریزه مادری که برای مراقبت و پرورش نوزاد ایجاد می شود همیشه با غریزه جنسی ارتباط دارند.
تصعید غریزه جنسی عبارت از هدایت هر یک از این هیجانات به سوی هدف بالاتر است.
ولی از آنجا که رشد این هیجانات در افراد مختلف است باید دقت کرد و تصعید متناسب و مکفی را در نظر گرفت. یعنی تجسم کرد در هر فرد کدام یک از این هیجانات قویتر است، آنرا به سوی هدف مخصوص طوری تصعید کرد که بتواند رشد کامل بیابد. در یکی عشق به تحسین و تمجید قویتر است! باید آنرا به سوی میل کامل برای انجام کارهای نیک تصعید کرد. در دیگری که هیجان خلاقه موجود است باید آنرا به سوی کارهای اختراعی و اکتشافی تصعید کرد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر